خطای تأیید من رو یاد جمله‌ای از کتاب «ظلم، جهل و برزخیان زمین» نوشته محمد قائد می‌اندازه: «تمایلِ غالبِ خوانندگان، نه به جانب محک‌زدن عقاید رایج، بلکه بیشتر در این جهت است که اطمینان حاصل کنند تا کنون درست فکر می‌کرده‌اند.»

چه فکر کنی امروز روز قشنگیه و چه فکر کنی روز بدیه، در هر دو صورت درست فکر کردی! چون تلاش می‌کنی با شواهدی که پیدا می‌کنی، نشون بدی نظرت درست بوده و شواهد متضاد رو نادیده می‌گیری! جناب دوبلی اسمش رو می‌ذاره «خطای تأیید».

خطای تأیید چیست؟

خطای تأیید یا سوگیری تأیید به معنای جستجو در اطلاعات یا تعبیر اون به نحویه که باورها و فرضیه‌های ما رو تأیید کنه. در واقع فرد تمایل داره شواهد و اطلاعاتی برای تأیید باور و نظر خود به دست بیاره، بدون اینکه واقعیات رو در نظر بگیره.

خطای تأیید

مثال‌هایی رو بررسی می‌کنیم تا ببینیم این خطا چطور ذهن ما رو به دام می‌اندازه.

جیل می‌خواد وزن کم کنه. برای همین رژیم غذایی مشخصی رو انتخاب کرده و هر روز صبح با ترازو پیشرفتش رو بررسی می‌کنه. اگه وزنش کم شده باشه، خودش رو تحسین می‌کنه و رژیم غذاییش رو موفقیت‌آمیز می‌دونه. اگه وزنش اضافه شده باشه، اون رو یک نوسان نرمال به حساب میاره و فراموشش می‌کنه. او ماه‌ها با این تصور باطل ادامه می‌ده که این رژیم غذایی داره کار خودش رو میکنه، هرچند که وزنش ثابت بوده. جیل قربانی خطای تأییده. البته از نوع بی‌خطرش.

همچنین بخوانید: خطای تقابل چیست؟| نوشیدنی مجانی رو قبول نکن!

شواهد متضاد

خطای تأیید ریشه در همه تصورات غلط ما داره. تمایل به تفسیر اطلاعات جدید به گونه‌ایه که با تئوری‌های موجود، باورها و اعتقادات ما هماهنگ باشه. به بیان دیگه، هر داده جدیدی رو که با نظرات کنونی ما تناقض داشته باشه، فیلتر می‌کنیم (شواهد متضاد). یه عادت خطرناک! به قول آلدوس هاکسلیِ نویسنده: «حقایق با نادیده‌گرفته‌شدن از هستی ساقط نمی‌شن.» با این حال ما دقیقاً همین کار رو می‌کنیم. همونطور که سرمایه‌گذار بزرگ، وارن بافت می‌گه: «اونچه بشر بهتر از هر کار دیگه‌ای انجام می‌ده، تفسیر اطلاعات جدید به شیوه‌ایه که نتیجه‌گیری‌های قبلی، دست‌نخورده باقی بمونه.»

شواهد متضاد

خطای تأیید در دنیای تجارت

خطای تأیید در دنیای تجارت هم اتفاق می‌افته. یه تیم اجرایی رو در نظر بگیر که در مورد یه استراتژی جدید تصمیم می‌گیره. تیم با شور و شوق هر نشونه‌ای رو که بر موفقیت استراتژیک دلالت کنه، جشن می‌گیره. این تیم به هر کجا نگاه می‌کنه، مدارک تأییدآمیز زیادی می‌بینه. در حالی که نشونه‌های خلاف اون، دیده نشده یا خیلی سریع به‌عنوان استثنا یا موارد خاص، رد می‌شن. اونا در برابر شواهد متضاد کور شدن! چه کاری می‌تونی بکنی اگه واژه «استثنا» ظاهر بشه و به گوشِت بخوره؟ به‌طور معمول استثنا وجود شواهد متضاد رو پنهان می‌کنه.

خطای تأیید در دنیای تجارت

گوش‌دادن به چارلز داروین سودمنده. او از همان دوران جوانی دائماً با خطای تأیید در وجود خود مقابله می‌کرد. هر زمان که مشاهداتش در تناقض با تئوری قرار می‌گرفت، اون‌ها رو خیلی جدی می‌گرفت و بلافاصله یادداشت می‌کرد. داروین می‌دونست که مغز به‌صورت فعال بعد از مدت کوتاهی شواهد متضاد رو فراموش می‌کنه. هرچه تئوری‌های خودش رو درست‌تر در نظر می‌گرفت، بیشتر و پویاتر به دنبال تناقض‌ها می‌گشت.

راهکار رهایی از خطای تأیید

این آزمایش نشون می‌ده برای زیر سؤال بردن تئوری خودت چقدر باید تلاش کنی. استاد دانشگاهی دانشجویان خودش رو با دنباله اعداد ۶، ۴، ۲ امتحان کرد. اونا باید قاعده اساسی دنباله رو که استاد پشت برگه کاغذ نوشته بود، به دست می‌آوردند. دانشجویان باید عدد بعدی دنباله رو پیدا می‌کردند و استاد به هر جواب با عبارت «در قاعده صدق می‌کند» یا «در قاعده صدق نمی‌کند» پاسخ می‌داد. دانشجوها می‌تونستن هرچقدر می‌خوان راجع به عدد بعدی حدس بزنن، اما برای بیان قاعده تنها یه فرصت داشتند.

بیشتر دانشجوها ۸ رو به‌عنوان عدد بعدی پیشنهاد دادند و استاد جواب داد: در قاعده صدق می‌کنه. برای اینکه مطمئن بشن، ۱۴، ۱۲ و ۱۰ رو هم امتحان کردن. استاد هربار جواب داد: در قاعده صدق می‌کنه. دانشجوها اینطور نتیجه‌گیری کردند: «قاعده اینه که عدد ۲ به عدد قبلی اضافه بشه.» استاد سرش رو تکون داد. قاعده این نیست! دانشجویی زرنگ روش دیگه‌ای رو انتخاب کرد. او عدد ۲- رو امتحان کرد. استاد گفت در قاعده صدق نمی‌کنه. دانشجو پرسید ۷ چطور؟ استاد گفت در قاعده صدق می‌کنه. دانشجو همه نوع عددی رو امتحان کرد. مثل ۲۴- ، ۹ و ۴۳-. ظاهراً او ایده‌ای داشت و تلاش می‌کرد تناقضی در اون پیدا کنه. فقط هنگامی که دیگه نتونست مثال نقضی پیدا کنه، گفت قاعده اینه: عدد بعدی باید بیشتر از عدد قبلی باشه. استاد برگه کاغذ رو برگردوند و این دقیقاً چیزی بود که روی برگه نوشته بود.

همچنین بخوانید: خطای هزینه هدررفته | از ضرر بیشتر جلوگیری کن!

چه چیزی این دانشجوی زیرک رو از بقیه متمایز می‌کرد؟ در حالی که اکثریت فقط دنبال تأیید فرضیه خودشون بودن، این دانشجو تلاش کرد ایراد اون رو پیدا کنه و آگاهانه دنبال شواهد متناقض بود.

ممکنه تو فکر کنی خوش به حالش! اما برای بقیه هم پایان دنیا نیست. با این حال فریب خطای تأیید رو خوردن فقط محدود به دنیای آکادمیک نیست. نحوه تأثیرگذاری این خطا بر زندگی ما در فصل بعدی برات واضح‌تر می‌شه.

منبع:

کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» | بخش هفتم