در فصل قبل با پدر همه خطاها یعنی «خطای تأیید» آشنا شدیم. ما مجبور می­‌شیم راجع به دنیا، زندگی خودمون، اقتصاد، سرمایه‌گذاری‌­ها، شغلمون و چیزهای دیگه، باور به وجود بیاریم. بیشتر اوقات با فرضیات سروکار داریم و این­‌ها هرچه مبهم‌­تر باشن، خطای تأیید قوی­‌تر می‌­شه. در زندگی خودت چه بر این باور باشی که مردم ذاتاً خوبن، چه معتقد باشی مردم ذاتاً بد هستن، هر روز مدرکی پیدا می‌کنی که نظر تو رو تأیید کنه. هر دو گروه بشردوست و بشرگریز خیلی ساده شواهد متناقض رو نادیده می‌­گیرن. شواهدی که مخالف نظرشونه و به­‌جای اون بر نیکوکاران و دیکتاتورهایی که حامی جهان­‌بینی اون­‌ها هستن، تمرکز می‌کنن. در ادامه به بررسی مثال‌هایی از خطای تأیید در مسائل مختلف می‌پردازیم.

خطای تأیید

شواهد متناقض

طالع‌­بین‌­­ها و اقتصاددانان اصول مشابهی دارن. پیش‌گویی‌های این دو گروه به‌حدی مبهمه که با هر اتفاقی بتونن توجیه‌شون کنن: در هفته­‌های آتی ناراحت خواهی شد یا در میان‌مدت فشار روی دلار افزایش خواهد یافت. اما میان‌مدت چیه؟ چه چیزی دلار رو از ارزش می‌اندازه؟ و اصلاً از ارزش‌افتادن در مقایسه با چه چیزیه؟ طلا؟ یِن؟ پزو؟ گندم؟ ملک مسکونی در منهتن؟ یا قیمت متوسط هات‌داگ؟

خطای تأیید

باورهای فلسفی و دینی زمینه‌­ا‌‌‌ی عالی برای رشد خطای تأیید فراهم می‌­کنن. در این زمین نرم و اسفنجی، چنین چیزی به شکل خودرو و به‌راحتی رشد می­‌کنه. برای مثال: به­‌رغم اینکه خدا هیچ­‌گاه بی‌­پرده خودش رو نشون نمی­‌ده، (به جز برای بی‌­سوادهای بیابون­‌ها و گوشه­‌گیرهای روستاهای کوهستانی) عبادت­‌کنندگان همیشه شواهدی از تجارب مربوط به وجود خدا پیدا می­‌کنن. این اتفاق هیچ­‌گاه برای انبوهی از مردم در مثلاً فرانکفورت یا نیویورک نمی­‌افته. هرگونه بحث علیه اون برای معتقدانش، پذیرفتنی نیست و این نشون‌دهنده قدرت خطای تأییده.

همچنین بخوانید: چرا ابرها را به شکل‌های گوناگون می‌بینید؟| خطای دسته‌بندی

خطای تأیید در اقتصاد

هیچ­‌کس بیشتر از خبرنگار اقتصادی دچار خطای تأیید نیست. معمولاً تئوری آسونی تنظیم می­‌کنن، با دو سه مدرک‌، اون رو سروشکل می‌دن و بعدش کارشون تموم می‌شه. برای مثال گوگل بسیار موفقه چون نوعی فرهنگ خلاقیت رو پرورش می‌­ده. همین که این ایده رو کاغذ بیاد، خبرنگار با آوردن نام چند شرکت پررونق دیگه که در نوآوری پیش‌قدم هستن، ایده خودش رو تقویت می­‌کنه. نویسنده به‌­ندرت شواهد متناقض رو جست­‌وجو می­‌کنه که در این مثال کسب‌وکارهای مشکل­‌داری هستن که با خلاقیت نفس می‌کشن و زندگی می­‌کنن یا به­‌طور متقابل کمپانی­‌های موفق که بی­‌نهایت غیر خلاق هستن.

خطای تأیید

این دو گروه اعضای زیادی دارن، اما خبرنگار خیلی راحت اون­‌ها رو نادیده می‌­گیره. اگر او قرار بود فقط از یکی نام ببره، داستانش نابود می‌­شد. کتاب‌های خودآموز و مرتبط با زود پولدارشدن مثال­‌های دیگه­‌ای از داستان‌­های مبهم هستن. نویسندگان رِندِ این­‌گونه کتاب‌­ها توده‌­ای از دلایل رو جمع­‌آوری می‌­کنن تا پیش‌پاافتاده‌ترین تئوری‌­ها رو بزرگ جلوه بدن. مثلاً مدیتیشن کلید خوشحالیه. هر خواننده‌­ای که دنبال شواهد متناقضه، تلاش بیهوده می‌­کنه. در هیچ کجای این کتاب‌ها کسانی رو که بدون مدیتیشن در زندگی موفق شدن یا کسانی رو که با وجود مدیتیشن همچنان ناراحت هستن، پیدا نمی­‌کنید.

اینترنت و شبکه‌های اجتماعی

اینترنت به‌­طور خاص برای خطای تأیید، زمین حاصل‌­خیزیه. برای مطلع‌موندن سراغ سایت­‌های خبری و وبلاگ­‌ها می­‌ریم و فراموش می­‌کنیم صفحات مورد علاقه منعکس‌­کننده عقاید کنونی ما هستن، چه لیبرال باشن، چه محافظه­‌کار یا چیزی بین این دو. امروزه خیلی از سایت­‌ها محتوا رو با علایق فردی و تاریخچه باز شدن صفحات سازگار می‌کنن که این باعث می­شه نظریه­‌های متفاوت و جدید به‌کلی از رادار ناپدید بشن. ما ناگزیر به اجتماع­‌های افراد هم­‌فکر می­‌رسیم که اعتقادات ما و خطای تأیید رو تقویت می‌­کنه.

راه‌کار رهایی از خطای تأیید

آرتور کیلر کروچ، منتقد ادبی، یه شعار به‌یادموندنی داره: «جگرگوشه­‌های خودت رو بُکش!» این نصیحت او به نویسندگانی بود که در بریدن جملات عزیز اما زائد خودشون مشکل داشتن. درخواست کیلر کروچ نه فقط برای نویسندگان مردد، بلکه برای همه ماهاست که به سکوت کرکننده‌ رضایت گوش می‌­دیم. برای مبارزه با خطای تأیید سعی کن باورهای خودت رو در مورد جهان­‌بینی، سرمایه‌گذاری­‌ها، ازدواج، سلامت، رژیم غذایی و استراتژی‌های شغلی بنویسی و شروع کنی به پیدا کردن شواهد متناقض. خلاص‌شدن از شر عقایدی که مثل دوستای قدیمی آدم هستن، سخت اما ضروریه.

همچنین بخوانید: چرا باید به قبرستان سر بزنی؟| خطای بقا

صنعت داروسازی و خطای تأیید

اما بپردازیم به اینکه در صنعت دارویی چگونه باید این جگرگوشه­‌ها رو کُشت؟! توسعه صنعت و بازار دارویی به‌قدری حائز اهمیته که بدون اون دستیابی به رشد اقتصادی پایدار، تقریباً شبیه یک رویاست. اما چه چیزی مانع این رشد و توسعه می‌شه؟ یکی از این موانع، خطای تأییده. شرکت دارویی نوپایی رو تصور کن که برای رسیدن به سود بیشتر، باور داره محصول جدیدش برای درمان یک بیماری خاص قراره بازار دارویی رو از این رو به اون رو کنه، چرا که مشاهده سودآوریِ سایر رقبای حاضر در بازار، مدیر ارشد رو به این دام گرفتار کرده تا به گورستان خطا (فصل یک) سر نزنه و چشمش رو به روی تمام شواهد متناقض (خطای تأیید) ببنده.

خطای تأیید

در واقع با نادیده‌گرفتن شرکت­‌هایی که همین مسیر رو پیش گرفتن و متحمل ضررهای هنگفتی شدن، صرفاً به دنبال کمپانی­‌های بزرگ و هم­‌مسیری می‌­گرده که تو این زمینه سود کلانی به جیب زدن و در نهایت هم با سیل افرادی روبه‌­رو می­‌شه که همگی در تلاش برای موفقیت در این مسیر هستن.

این تفکر که موفقیت از یک مسیر می­‌گذره و اگه شما جزء به جزء تمام فعالیت­‌هایی رو که شرکت داروسازی X انجام داده، انجام بدید و به سودآوری معادل آن برسید، توهمی بیش نیست و باید بگم شما به خطای تأیید گرفتار هستید.

منبع:

کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» | بخش هشتم